نوع مقاله : علمی- پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری گروه تاریخ و تمدن ملل اسلامی، دانشکده الهیات، دانشگاه تهران، تهران، ایران
2 استاد گروه تاریخ و تمدن ملل اسلامی، دانشکده الهیات، دانشگاه تهران، تهران، ایران
چکیده
پژوهشهای صورتگرفته دربارۀ تصوف در کردستان، عمدتاً تاریخ طریقتهای صوفیانه را به صورت جداگانه و به دور از فضای ارتباطی آنها بررسی کردهاند؛ درحالیکه به دلیل تأثیرگذاری مراودات این طریقتها در تاریخ اجتماعی کردستان، مطالعۀ پیوندهای گوناگون مشایخ و پیروان آنها نیز امری ضروری است. در پژوهش پیش رو به این پرسش پاسخ داده شده است که پس از دورۀ مولانا خالد شهرزوری (1193-1242ق) طریقتهای نقشبندیه و قادریه در مناطق کردنشین چه مناسباتی داشتهاند؟ نتایج پژوهش -که به صورت مطالعات کتابخانهای انجام شده است- نشان میدهد که پس از تنشها و تقابلات اولیه، مناسبات این دو طریقت به سمت همکاری و همراهی پیش رفت؛ به گونهای که پس از مدتی، مشایخ نقشبندی با ملاحظۀ حضور و نفوذ قادریها در جامعۀ کردستان و به منظور مدیریت اوضاع پیروانشان، در برخی آداب طریقت تغییراتی ایجاد و بعضاً آنها را به روش قادریه نزدیکتر کردند. علاوه بر آن، در میان مشایخ دو طریقت مناسباتی چند، مانند مراودات طریقتی، پیوندهای دوستی و ارتباطات خاندانی شکل گرفت. آنان همچنین در آیینهای طریقتی یکدیگر شرکت میکردند و در برخی زمینههای علمی و فرهنگی نیز با یکدیگر در پیوند بودند. تعامل آنان تا جایی پیش رفت که مشایخ نقشبندی، متأثر از میراث پیشینی خود و با در نظر داشتن اوضاع جامعۀ کردی، رهبری برخی از مریدان قادری را نیز برعهده گرفتند و به این ترتیب، فصل جدیدی از طریقتورزی در کردستان را آغاز کردند.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
Naqshbandiyya and Qadiriyya relations in Kurdistan after Mawlana Khalid Shahrazuri
نویسندگان [English]
- Seyed Saeed Hosseini 1
- Seyed Ahmadreza Khezri 2
1 PhD candidate at department of history and civilization of Islamic nations, Faculty of Theology and Islamic studies, University of Tehran, Tehran, Iran
2 Professor at department of history and civilization of Islamic nations, Faculty of Theology and Islamic studies, University of Tehran, Tehran, Iran
چکیده [English]
Research on Sufism in Kurdistan has mainly examined the history of Sufi Tariqas separately and detached from their communication space; While due to the influence of these Tariqa’s relations on the social history of Kurdistan, it is also necessary to study the various connections between the sheikhs and their followers. In the present study, the question of what the relations between the Naqshbandiyya and the Qadiriyy were like in the Kurdish areas after Mawlana Khalid Shahrazuri (1242-1193 AH) was answered .The results of the research - which was carried out using the library method - show that after the initial tensions and confrontations, the relations between these two Tariqas moved towards cooperation and companionship; After some time, the Naqshbandi elders, taking into account the presence and influence of the Qadiris in Kurdish society and in order to manage the situation of their followers, made changes in some customs of the Tariqat and sometimes brought them closer to the Qadiri method. In addition, many relationships were forged between the sheikhs of the two Tariqas, such as Sufi-based relationships, bonds of friendship and family ties. They also participated in each other's rituals and were connected in some scientific and cultural fields. Their interaction progressed to the point where the Naqshbandi sheikhs, influenced by their previous heritage and considering the situation of the Kurdish society, took over the leadership of some Qadiri disciples and thus started a new chapter of Tariqa in Kurdistan.
کلیدواژهها [English]
- Naqshbandiyya
- Qadiriyya
- Kurdistan
- Mawlana Khalid Shahrazuri
- Sheikh Ma'rouf Nodehi
- Social relations