علیرضا ملایی توانی؛ مسعود آتشگران
چکیده
چکیده جنبش عدالتخواهی ایرانیان در عهدقاجار در صیرورت خود با مفهوم عدالتخانه گره خورد و به بسط حوزۀمعنایی آن منتهی گشت. لذا برای فهم درستتر این مفهوم بایستی متغیرهای تأثیرگذار بر آن را شناسایی کرد ...
بیشتر
چکیده جنبش عدالتخواهی ایرانیان در عهدقاجار در صیرورت خود با مفهوم عدالتخانه گره خورد و به بسط حوزۀمعنایی آن منتهی گشت. لذا برای فهم درستتر این مفهوم بایستی متغیرهای تأثیرگذار بر آن را شناسایی کرد و به این مساله پاسخ گفت که چه عواملی در پیوند با مفهوم عدالتخانه قرار داشتند و به چه میزان و محدودهای بر تحول معنایی آن اثر گذاردند؟ نگارندگان با استفاده از روش تحلیلگفتمان میکوشند با بررسی حوزههای گفتمانی موجود در جامعۀ آن روز به ارزیابی تعامل این گفتمانها با مفهوم عدالتخانه بپردازند. ناگفته روشن است که تلقیهای متفاوتی از مفهوم عدالتخانه وجود داشت: خواست تودههای مردم، اصلاحقضایی بر بنیان سنت رایج جامعه بود؛ اما افکار و آراء سرانجنبش متعدد بود؛ بخشی لزوماً راهبردسیاسی نداشتند و به دنبال نظامقضائی کارآمد و مستقل بودند، قسمی یکباره به دنبال استقرار قانون و مجلس مشروطه بودند. در پی بست نشینی در حرم عبدالعظیم و بی توجهی دولت به مطالبات معترضان طباطبایی خواهان "مجلسعدالت" شد و مخالفین دولت "مبعوثانملت" را طلب کردند. نه مجلس طباطبایی لزوماً اصلاحقضایی بود و نه مجلس آزادیخواهان حتماً مشروطه. سرانجام سرسختی عینالدوله نظرات متعدد سرانجنبش را در چارچوب گفتمانواحدی موسوم به "مجلسشورایملی" و ایجاد مشروطه متمرکز نمود. .