محمدتقی ایمان پور؛ روزبه زرینکوب؛ شهناز حجتی نجف آبادی
چکیده
نخستین شاهان حکومت ساسانی اندیشه احیای امپراطوری هخامنشی را همچون ابزاری برای کسب مشروعیت، توجیه حاکمیت و تثبیت قدرت سیاسی خویش به کار گرفتند. با استفاده از این اندیشه و تفکر شاهان ساسانی با معرفی خود ...
بیشتر
نخستین شاهان حکومت ساسانی اندیشه احیای امپراطوری هخامنشی را همچون ابزاری برای کسب مشروعیت، توجیه حاکمیت و تثبیت قدرت سیاسی خویش به کار گرفتند. با استفاده از این اندیشه و تفکر شاهان ساسانی با معرفی خود به عنوان وارثان و جانشینان قانونی و مشروع هخامنشیان، مدعی مالکیت بر مرزهای آبا و اجدادی خویش شدند. از سویی شواهد نشان میدهد که اشکانیان در انتقال این ایده به ساسانیان نقش زیادی داشتند. دراین مقاله تلاش بر این است تا با استناد به منابع و شواهد موجود در با استفاده از شیوه پژوهش تاریخی نشان داده شود که اولاً، ساسانیان مدعی وراثت هخامنشیان هستند و بر همین اساس مدعی احیاء امپراطوری و مالکیت بر سرزمینهای آنان هستند. ثانیاً، ضمن بررسی چگونگی شکلگیری این اندیشه نزد اشکانیان و انتقال آن به ساسانیان نشان داده شود که اندیشه احیای امپراطوری هخامنشی در نتیجه روابط سیاسی ـ فرهنگی اشکانیان و حکومتهای ایرانینژاد آسیای صغیر و متأثر از اندیشه سیاسی حکومتهای نامبرده در زمان اشکانیان شکل گرفته و با سنت شفاهی و گذار خاندانهای مهم اشکانی به ساسانیان انتقال یافته است.