داریوش رحمانیان؛ سارا یارمهدوی
چکیده
فکر احداث راهآهن در ایران از اوایل دوره ناصری به این سو مطرح بود و به تدریج رشد و گسترش یافت.هم مهندسان، شرکتها و سرمایهگذاران خارجی به شکلهای گوناگون در سده 19 این فکر را مطرح کردند و طرحهایی ...
بیشتر
فکر احداث راهآهن در ایران از اوایل دوره ناصری به این سو مطرح بود و به تدریج رشد و گسترش یافت.هم مهندسان، شرکتها و سرمایهگذاران خارجی به شکلهای گوناگون در سده 19 این فکر را مطرح کردند و طرحهایی در این زمینه ارائه دادند و هم دولتهای روس و انگلیس و بعدها آلمان در آن دوره هر یک به طریقی به مسئله راهآهن ایران توجه یافتند و با طرحهای آن درگیر شدند.از دیگر سو، پارهای از مصلحان و نوگرایان و ترقیخواهان ایرانی بر اهمیت راهآهن دست گذاشتند و برخی حتی راه نجات ایران را در آن دیدند و فکر احداث راهآهن را به مسألهای مهم در اندیشه و عمل و برنامههای اصلاحی ایرانیان روزگار قاجار تبدیل کردند.با این حال، طرحهای راهآهن در ایران یکی پس از دیگری نافرجام ماند و جز چند خط راهآهن پراکنده و محلی، که آن هم بیشتر در رابطه با اهداف و منافع قدرتهای بیگانه احداث شد، ایران نصیب چندانی از این اختراع و موهبت عصر جدید نداشت و احداث راهآهن سرتاسری ایران تا دوره رضاشاه به تعویق افتاد.مقاله حاضر میکوشد، ضمن ارائه گزارشی کوتاه از مسائل یاد شده، علل و عوامل تأخیر و تعویق ذکر شده را دریابد و به پرسش از چرایی و چگونگی آن پاسخ گوید.ضعف سیاسی، اداری و اقتصادی ایران از یکسو و رقابتها و مخالفتهای مانعآفرین دولتهای خارجی(روس و انگلیس) از سوی دیگر،عمده علل و عوامل تأخیر احداث راهآهن در ایران بودند.