کشواد سیاهپور
چکیده
از همان آغاز هجوم مقتدرانۀ مغولان به قلمرو سلطان محمد خوارزمشاه، پیشنهادهای متعددی برای مقابله و دفع یورش مطرح شد. یکی از مهمترین پیشنهادها از جانب «ملک نصره الدین هزاراسب» اتابک لُر ارائه شد. ...
بیشتر
از همان آغاز هجوم مقتدرانۀ مغولان به قلمرو سلطان محمد خوارزمشاه، پیشنهادهای متعددی برای مقابله و دفع یورش مطرح شد. یکی از مهمترین پیشنهادها از جانب «ملک نصره الدین هزاراسب» اتابک لُر ارائه شد. او تنگ (تنگۀ) مشهور و استراتژیک «تَکوُ»[1] (تکاب) در نزدیکی های بهبهان -میان بهبهان و دهدشتِ کهگیلویه- را برای جلوگیری و مواجهه با مغولان مطرح کرد. این تنگۀ مهم که بیش از پنج کیلومتر طول دارد، از جهات مختلف مکانی و مادی حائز اهمیت بود. همچنین بنا به باور اتابک، میتوانستند ده ها هزار نیروی جنگی از اقوام مختلف -نظیر لر و شول و فارس- گرد کنند و در تنگ مذکور به مبارزه و مقاومت بپردازند. البته سلطان پیشنهاد اتابک را نپذیرفت و سلوک تواری و تقدیر را پی گرفت. در این مقاله، با استفاده از شیوۀ تحقیق تاریخی و رویکرد توصیفی- تحلیلی، گزارش های منابع دست اول گردآوری و ارزیابی شده و نگارنده با نقد نظر محققان کنونی، در پی پاسخ بدین پرسشها بوده است که: موقعیت جغرافیایی و استراتژیک مکان مذکور چگونه بوده؟ و چرا سلطان محمد پیشنهاد اتابک را نپذیرفته است؟ یافته های پژوهش نشان میدهد که از لحاظ موقیت مکانی و مزایای مادی، این تنگه مشحون از آب روان و چشمهسارهای جاری و راکد، قله ها و کمرهای سختگذر و غیرقابل تسخیر، غارها و اشکفت های بزرگ جهت انبار و ذخیرۀ مواد غذایی، پرتگاه ها و سراشیبی های تند و تیز برای پرتاب سنگهای گران و ویرانگر بوده است. علاوه بر آن، سلطان خوارزمشاهی از سر تشویشِ خاطر و نداشتن ارادۀ قوی برای تصمیمگیری قاطع و نیز آگاهی از اختلاف و تضاد اتابک لر با اتابک فارس بر سر قلمرو، پیشنهاد مزبور را نپذیرفت. [1]. Takow