مهدی فیضی سخا
چکیده
با وجود آنکه در منابع تاریخنگاری دورة شاه عباس دوم صفوی، نظیر عباسنامه و قصصالخاقانی، از حاکمبودن شرایط مساعد و مناسب اجتماعی در نتیجة عدالت این پادشاه صفوی سخن بهمیان آمده است ولی بررسیاوضاع ...
بیشتر
با وجود آنکه در منابع تاریخنگاری دورة شاه عباس دوم صفوی، نظیر عباسنامه و قصصالخاقانی، از حاکمبودن شرایط مساعد و مناسب اجتماعی در نتیجة عدالت این پادشاه صفوی سخن بهمیان آمده است ولی بررسیاوضاع و شرایط اجتماعی این عصر، با بهرهگیری از نظریة سوگیری بازماندگی،[1] نشان میدهد که تدابیر حکمروایی صورتگرفته از سوی پادشاه صفوی، بهخصوص برنامة گستردة تبدیل ایالتهای ممالک به خالصجات حکومتی، از جهت تأمین منافع عمومی و رفاه اجتماعی، موفقیتِ چندانی نداشته و بهویژه تودة مردم را در ایالتها و ولایتهای مختلف، که مشمول این تغییر و تحولات بودند، با آسیبهای فراوان مواجه نموده است. درحقیقت، برهمخوردن ساختار اقتصادی واجتماعی ممالک، که زمینة ناملایمات و ناهنجاریهایی را برای مردم ایران فراهم آورد، سبب گردید تا نخبگان و اندیشمندان این دوره، با هدف حل و فصل معضلات بهوجودآمده، با تألیف آثاری به ارائه راهکارهایی اقدام نمایند. از آن میان، روضةالانوار عباسی، نوشته محقق سبزواری در قالب اندرزنامه و حکمت عملی، سرآمد این آثار بوده و مؤلف با آرزوی تحقق یک حکومت آرمانی تلاش نموده است تا پادشاه صفوی را انذار دهد و شاه با رجوع به این کتاب، رفتارهای خود را در مقام حکمروایی برپایة مبانی و اصول رویکرد مرآتی و سلوکی تنظیم نماید. این پژوهش، با بهرهگیری از شیوة توصیفیـتحلیلیِ مبتنی بر منابع و مآخذ کتابخانهای، با هدف تبیین اندیشههای سبزواری، به بررسی چگونگی تألیف و مندرجات روضةالانوار عباسی پرداخته است.[1]. Survival Bias