فریبرز محرم خانی؛ منصور عنبر مو
چکیده
در این مقاله تأثیر عقل ایرانی بر فهم حزب توده از مارکسیسم را بررسی میکنیم. حزب توده به عنوان مهمترین نمایندهی اشاعهی مارکسیسم در ایران، نقش تاریخی مهمی داشته است. مخیلهی جمعی، میراث ...
بیشتر
در این مقاله تأثیر عقل ایرانی بر فهم حزب توده از مارکسیسم را بررسی میکنیم. حزب توده به عنوان مهمترین نمایندهی اشاعهی مارکسیسم در ایران، نقش تاریخی مهمی داشته است. مخیلهی جمعی، میراث فکری و فرهنگی مشترک در میان یک ملت به شمار میآید. اینکه تا چه اندازهای این میراث فکری بر فرایند تغییر در معانی، مفاهیم و تعابیر مارکسیستی مؤثر بوده است، بنا بر رویکردی تاریخی- تحلیلی قابل درک است. گفتنی است که مخیلهی اجتماعی مفهومی برگرفته از نظریهی مدیولوژی است. این نظریه تلاش دارد تأثیر واسطهها و حاملهای پیام بر فرایند انتقال را مورد تحلیل قرار دهد. از آنجا که در این بستر فکری، انتقال مفاهیم فرهنگی از طریق ناخودآگاه سیاسی به شکل نامحسوس انجام میشود و ناخودآگاه سیاسی جزئی از مخیلهی اجتماعی است، فهم عناصر این مخیله لازم است. در این نوشتار با کمک نظریهی مدیولوژی نشان میدهیم که عناصر مخیلهی اجتماعی ایرانی، مانند گرایش به مذهب، آمیختگی دین و دولت و دوبنانگاری، از طریق ناخودآگاه سیاسی در مخیلهی اجتماعی ایرانی ذخیره شده و در حزب توده تأثیر گذاشته است. به نظر میرسد با توجه به این مبانی نظری میتوانیم شناختی متفاوت از حزب توده و در وهلهی بعد، مارکسیسم ایرانی به دست آوریم.