عباس قدیمی قیداری؛ مرتضی شهسواری
چکیده
تقابل شیوة ادارة سنتی، انتصابی، غیردموکراتیک و ناکارآمدِ امور شهرها در دورة قاجار با شیوههای مدرن اداره امور شهری و کشوری، که ایرانیان عصر مشروطه به تازگی با آن آشنا شده بودند، موجب گردید ...
بیشتر
تقابل شیوة ادارة سنتی، انتصابی، غیردموکراتیک و ناکارآمدِ امور شهرها در دورة قاجار با شیوههای مدرن اداره امور شهری و کشوری، که ایرانیان عصر مشروطه به تازگی با آن آشنا شده بودند، موجب گردید تا یکی از اساسیترین خواستههای نیروهای اجتماعی مؤثر در انقلاب مشروطیت، شکلگیری نهادهای مدنیِ مدرن و دموکراتیکی باشد که متضمنِ نقشآفرینی شهروندان، خارجساختن اداره امور از یدِ اختیار نیروهای سنتی طرفدار شیوههای تمرکزگرایانه در ادارة امور کشور، گردش نخبگان و تجلّی اراده و هویت اهالی شهری بود. تدوین قوانین مربوط به «انجمنهای ایالتی و ولایتی» و «انجمن بلدیه» در مجلس اول شورای ملی و شکلگیری این انجمنها در برخی ایالات و ولایات، در واقع برای پاسخگویی به همین خواستِ این نیروها صورت گرفت. پژوهش حاضر با محور قرار دادن شهر تبریز، با روشی توصیفیـ تحلیلی درصدد بررسی میزان موفقیت «انجمن ایالتی تبریز» در تحقق خواستههای این نیروهاست. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که انجمن تبریز با بهخدمتگرفتن نوعی از الگوی مدیریتی شبه «دولت محلی» شهری مدرن توانست، برنامهها و اقداماتی را تدارک ببیند که حافظ منافع شهروندان و حفظ هویت تبریز به عنوان پایتخت دوم کشور باشد.