عادل اله یاری
چکیده
مورخان اسکندر گزارش کردهاند که فاتح مقدونی به هنگام گشودن سرزمینهای ایرانی، به خاطرۀ بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشیان کورش بزرگ، ادای احترام میکرده است. اینکه نابود کنندۀ فرمانروایی هخامنشیان، ...
بیشتر
مورخان اسکندر گزارش کردهاند که فاتح مقدونی به هنگام گشودن سرزمینهای ایرانی، به خاطرۀ بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشیان کورش بزرگ، ادای احترام میکرده است. اینکه نابود کنندۀ فرمانروایی هخامنشیان، هواخواه بنیانگذار آن شاهنشاهی باشد بسیار جالب توجه است. هرچند پیشتر ثابت شده است که فاتح مقدونی همزمان با نبردهایش، میکوشیده است تا شایستگی خود را برای جانشینی شاهان هخامنشی نشان دهد. اما اینکه استرابون گزارش دهد، اسکندر چنان سر سپردۀ کورش بزرگ بود که به او صفت فیلوکوروس (دوستدار کورش) دادند، موضوعی دیگر است. مسئله این است که بررسی کارنامۀ اسکندر مقدونی در برخورد با خاطرۀ بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشیان تا چه اندازه اجازۀ چنین برداشتی را که مورخانش ادعا کردهاند به ما میدهد؟ آیا به راستی اسکندر دوستدار کورش بزرگ بود؟ مقالۀ پیش رو با تمرکز بر گزارشهایی که به گونهای جهانگشای مقدونی را در پیوند با خاطرۀ کورش بزرگ قرار دادهاند، و با توجه به پژوهشهای نوین تاریخی، بیانگر این است که فاتح مقدونی با توجه به تربیت یونانیاش، و آگاهی گستردهای که از ساختارهای قدرت و مشروعیت شاهان هخامنشی داشته است و نسبت به موقعیت سیاسی خود، پیش و پس از مرگ داریوش سوم، برخوردی کاملا دوگانه و در واقع سیاسی با خاطرۀ بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشیان، کورش بزرگ داشته است.