علی آقاجانی
چکیده
جایگاه راهبردی معروف و منکر در کلام سیاسیِ معتزله به گونهای که امامت ذیل آن قرار میگیرد و تأثیرات ژرفی بر تاریخ سیاسی این گروه گذاشته است. مقاله حاضر با بهرهگیری از چارچوب نظری مبتنیِ بر گونهشناسی ...
بیشتر
جایگاه راهبردی معروف و منکر در کلام سیاسیِ معتزله به گونهای که امامت ذیل آن قرار میگیرد و تأثیرات ژرفی بر تاریخ سیاسی این گروه گذاشته است. مقاله حاضر با بهرهگیری از چارچوب نظری مبتنیِ بر گونهشناسی مبارزة مثبت، منفی و مشارکت در قدرت، این تأثیر را کاویده است و در پاسخ به این پرسش که جایگاه و سطوح تأثیرگذاری معروف و منکر در تاریخ معتزله چیست، فرضیه خود را مبنی بر ظرفیت و گستردگی اصل پنجم معتزله نسبت به کنش اجتماعی فرهنگی و کنش سیاسی در گستره تاریخ بهصورت مستقیم و غیرمستقیم در قالب سه رهیافتِ مبتنی بر چارچوب نظری به آزمون گذاشته است. بر این اساس، مقاله بر آن است که سه رهیافتِ تاریخی همزمان در مواجهه با معروف و منکر در میان معتزله هویداست: رهیافت مبارزة مثبت، که درصدد مبارزة رویارو با حاکمان نامشروع است و به اِعمال آخرین مرتبة امر به معروف و نهی از منکر یعنی قیام بالسیف دست میزند؛ نمونه آن شرکت در قیام حسنیان و مشارکت در قیام علیه ولید بن یزید است. رهیافت مبارزة منفی، که تا پایة خروج و قیام پیش میرود اما از آن پیشتر نمیرود و به اقدام عملی دست نمیزند که نمونة آن اقدامات واصل بن عطا و عمرو بن عبید است. رهیافت شرکت در قدرت که دستیابی به مراکز سلطه را وسیلة لازمی برای نشر عقاید خود و امر به معروف و نهی از منکر میشمرد که نمونة آن ابن ابیدؤاد و ثمامة بن اشرس است. این سه رهیافت سه صورتبندیِ انقلابیون، اصلاحیون و منفعلان را در کنارِ دولت شبهایدئولوژیک و اقتدارگرا در تاریخ سیاسی معتزله برمیسازد.