خدابخش قربانپور؛ علی اکبر جعفری؛ فریدون الهیاری
چکیده
مشارکت سیاسیِ مبتنی بر وفاداری ملیِ گروه های قومی و مذهبی موجود در یک کشور، از ارکان اصلی توسعة سیاسی محسوب می شود. در ایران دوره رضا شاه، اگرچه زمینهی رشد مدرنیته و تحکیم مفاهیم اساسیِ آن فراهم ...
بیشتر
مشارکت سیاسیِ مبتنی بر وفاداری ملیِ گروه های قومی و مذهبی موجود در یک کشور، از ارکان اصلی توسعة سیاسی محسوب می شود. در ایران دوره رضا شاه، اگرچه زمینهی رشد مدرنیته و تحکیم مفاهیم اساسیِ آن فراهم شد اما در عمل توسعهیافتگیِ سیاسی به معنای مشارکتپذیری کلیه اقوام و ایلات و گروه های موجود در این سرزمین صورت نگرفت. مهمترین علّت این امر، چالش این دولت با ایلات و عشایر بود. به علت اهمیت موضوع، این پژوهش با هدف بررسی وتحلیل مناسبات پُرچالش دولت رضا شاه با ایلات و عشایر به عنوان مانع مهم توسعهیافتگی سیاسی، قصد آن دارد تا به این سؤال پاسخ گوید که «چالش دولت مدرن رضا شاه با ایلات و عشایر، چرا مانع توسعهیافتگی سیاسی شد؟» برای پاسخ به سؤال پژوهش، این فرضیه در نظر گرفته شده که «اعمال سیاست های خشونت بار علیه ایلات و عشایر، در دولت رضا شاه موجب تحکیم احساسات قومیتی شد، لذا توسعهیافتگی سیاسی تحقق نیافت.» پژوهش به شیوه توصیفی ـ تحلیلی به این موضوع میپردازد. یافته ها نشان میدهد استفاده از شیوه سرکوب، اجبار و کنترل شدید برای مهار ایلات و عشایر به منظور تحقق مدرنیسم و تجدّد مورد نظر در دوره رضاشاه، مانع اصلی توسعهیافتگی سیاسی بود.